شب های تنهایی

خیلی سخته هیچکس دوست نداشته باشه......یکی بهت خیانت کنه اون یکی واسه اینکه ازت خوشش نمیاد تنهات بزاره و تو بمونی و این دنیای ناااااامرد. زمانی میتونی به حرفم برسی که این مسائل رو با تمام وجود احساس کنی

ای کاش می ماند ای کاش

+ نوشته شده در شنبه 18 آذر 1391برچسب:, ساعت 19:49 توسط سارا |

 

 

.میگن آدم برای رسیدن به عشقش

باید از دنیا بگذره ،

ولی ع.ل.ی که

تمام دنیای منه

 چه جوری ازش بگذرم؟

.

.

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, ساعت 16:58 توسط سارا |

آهای خدا یکی ازین پسرا رو نصیبه ما بکن......

دختر پسری با سرعت ۱۲۰کیلومتر سوار بر موتور سیکلت بودن....

دختر: آروم تر من میترسم.

پسر: نه داره خوش میگذره.

دختر:اصلا هم خوش نمیگذره تو رو خدا خواهش میکنم خیلی وحشتناکه.

پسر: پس بگو دوستم داری.

دختر: باشه باشه دوستت دارم حالا خواهش میکنم آروم تر.

پسر: حالا محکم بغلم کن(دختر بغلش کرد)

پسر: میتونی کلاه ایمنی منو برداری بذاری سرت داره اذیتم میکنه.

و....

روزنامه های روز بعد: موتور سیکلتی با سرعت ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت به ساختمان اثابت کرد.

موتور سیکلت دو سر نشین داشت اما تنها یک نفر نجات یافت.

حقیقت این بود که اول سر پایینی پسر متوجه شد ترمز بریده اما نخواست دختر بفهمه در عوض

 خواست یه بار دیگه از دختر بشنوه که دوستش داره( برای آخریـــــن بـــــــــار

+ نوشته شده در دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, ساعت 16:42 توسط سارا |

مــــــن از زنــــدگــــی کــســی حــــذف شــــدم کــــه بــرای داشــتنــش

 و بــــــودنش ، خــــیلی هــــا رو از زنــــدگــــیم حــذف کردم !!!

................

 

+ نوشته شده در دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, ساعت 15:46 توسط سارا |

آدم بایـد یه " تــو " داشته باشـه که هر وقت از همــه چـی خستـه و ناامیــد
 
شد بهش بگه مهــم اینـه که تـو هستی بیخیــال دنیـــا ...

 

.

.

بی معرفــت تو اون کسی بودی که اومـدی زیر چتـرم، نه برای همراهـی

 با مـن ، بلکه فقط برای اینکه خیــس نشی ! بارون که بنـد اومد ،

رفتی که رفتــــی . .

.

.

آنقـــدر مـرا از رفتنت نترســان، قرار نیست همیشــه بمانیــم ! روزی

همه رفتنــی انـد . . . مانـدن به پای کسـی معرفــت میخواد نه بهانــه !

..

 

+ نوشته شده در دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, ساعت 15:42 توسط سارا |

درد يعنــي عاشــقانه هــايي که مــينويــســي هــمه را به يــاد عشــقــشان

بينــدازد و تو همــچنــان بنــويــسي بــدون اينــکه عــشق کــسي باشــي يا

حــتي در يــاد کــســي...!!!

 

............ ............ ............. ............. ..........

 

مــي گفـت : پـــاي رفتــن نـدارم .. راسـت مـي گفـت !! بــا ســـر رفــــت

+ نوشته شده در دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, ساعت 15:11 توسط سارا |

گـاهـی وقـتـا

 

دلـم فـقـط سـنـگـیـنـی نـگـاهـت رو مـیـخـواد

که زُل بـزنـی بـهـم

و مـ ـن بـه روی خـودم نـیـارم . . .    

 

+ نوشته شده در دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, ساعت 15:5 توسط سارا |

افسوس مي خورم ....چرا؟چرا با رفتن تو.............

بهار مي آيد ؟...آمدي در سرماي زمستان... به سردي زمستان بودي.....

به غم انگيزي شبهاي تنهايي..... به خشکي برف ...مي روي..... بهار مي ايد ...

به نظر معامله خوبي است....اميد ان دارم بهار گلي بر چهره ات بنشاند ...

چه اميد مبهمي...گردش روزگار خطا ندارد ....زمستان هيچ گاه بهار را نمي بيند...

 

.............. .............. ............. ..............

 

آنکس که میگفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد

رهگذری بود که روی برگ های پاییزی راه میرفت واین صدای:

خش خش برگ ها..............................

همان آوازی بود که من گمان میکردم میگوید:

دوستت دارم..................................... 

+ نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ساعت 17:40 توسط سارا |

کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود

ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ برلب داشته باشم

ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم ......

+ نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ساعت 17:31 توسط سارا |

بی خیال است…

خیلی بی خیال…

همان کسی که…

تمام خیال من است… 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ساعت 13:26 توسط سارا |

در خیال دیگری می رفت…

و من ،

چه عاشقانه کاسه ی آب پشت سرش خالی می کردم…

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ساعت 13:19 توسط سارا |

برای ترک

همیشه دکتر و دوا نیاز نیست

گاهی

سنگینی حرفی

تلخی نگاهی

خوب ترکت می دهد...

 

............. .................. .............

 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ساعت 13:10 توسط سارا |

ترکت میکنم تا هر سه راحت شویم.... من.تو و رقیبم....  من از قید تو.او از قید من و تو از قید خیانت!

 

http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/23854876641090087972.jpg

+ نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391برچسب:, ساعت 22:19 توسط سارا |

می روی و پشت سرت آب نمی ریزم…

 

وقتی هوای رفتن داری….

 

دریاهم به پایمت بریزم بر نمیگردی… 

 

.......... ................ ............. ....................

 

انتظار.... انتظار.... و باز هم انتظار....

 

 

+ نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391برچسب:, ساعت 22:15 توسط سارا |

بیزارم از این خواب ها

 

که هر شب مرا به آغوش تو می آورد

و…

صبح ها با اشک از تو جدایم میکند… 

 

 

+ نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391برچسب:, ساعت 22:13 توسط سارا |

اولین بار که صدای گامهایش را دوست نداشتم زمانی بود که داشت میرفت...

 

+ نوشته شده در شنبه 11 آذر 1391برچسب:, ساعت 22:11 توسط سارا |

قط غروب جمعه نیست که دلگیر است.کافیست دلت "گیر"باشد..

 

+ نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:, ساعت 22:35 توسط سارا |

 

 

مگه قلب من بت بود..!!!

 

که خدا تو را …

 

برای شکستنش فرستاد….؟؟؟

 

چرا؟؟؟!!!  

+ نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:, ساعت 22:28 توسط سارا |

دل اگر بستی

محکم نبند

مراقب باش گره کور نزنی

او میرود

تو میمانی و یک گره کور...

+ نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:, ساعت 16:46 توسط سارا |

+ نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:, ساعت 16:26 توسط سارا |

قدر " هست " را اگر ندانیم " بود " میشود

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:, ساعت 21:59 توسط سارا |

 

استخوان هایم را به دانشمندان بسپارید …
شاید بفهمند نه یخبندانی بود نه بیماری مهلکی !
من از دوری تو منقرض شدم …

 

می گویند لیاقت نداشت ، نمی دانند که تو فقط دوستم نداشتی … همین !

 

به سادگی رفـت؛ نــه اینکه دوستم نداشت !
نـــــــــه، فهمید خیییییییلی دوستش دارم !


 

نمیدانم “فرهاد” ازچه می نالید؟ او که تمام زندگی اش “شیرین” بود !؟

 

مشق شب :
واسه کسى بمیر ، که واست تب کنه !
“هزار بار – تا آخر عمر”

 
 
 
این روزها چه قدر دلم هوای آن روزها را کرده …
 
 
 
ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ﭼﻪ ﺭﺍﺯﻳﺴﺖ ﺑﻴﻦ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺳﺘﻢ !
ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻢ !
 
 
 
میان آن همه الف و ب و مشق دبستان … آنچه در زندگی واقعیت داشت خط فاصله بود
 
 
 
 
[تصویر:  cbn5s0nsrp2n1e3w2fcv.jpg]
 

 

 
 
+ نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, ساعت 18:29 توسط سارا |

گاهی ارزش واقعی یک لحظه را تا زمانی که به یک خاطره تبدیل شود نمی‌فهمی..............

 

www.parsnaz.ir  عکس های غمگین از لحظات تنهایی

+ نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, ساعت 18:21 توسط سارا |

بچه ها ریاضی هم فرمول عشق رو پیدا کرد......

 

 

فرمول عشق کشف شد!

برید پایییییییی

ییییییییییییی

یییییییییی

یییییین

 

فرمول عشق کشف شد!

+ نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, ساعت 18:18 توسط سارا |

مثل همون کوچه است...

 

یادت میاد؟

یادت میاد چه روزایی داشت...؟

ولی...

ولی دیگه کوچه هم دلتنگه...

دلتنگه من و تو که بازم شاهد هم آغوشیمون باشه.

اما...

اما فقط منم که بازم به اون کوچه سرک میکشم...

سرک میکشم که اونم مثل من تنها نباشه!

................ ................ ................ .................

 

میگفتند:سختی ها نمک زندگــــــی است!! 

امّا چرا کسی نفهمید?!

"نمــــــک" 

برای من که خاطراتم زخمی است 

شور نیست... 

مزه "درد" میدهد...!!

 

.............. ................. ........... .............

 

.لحظه های تنهایی - picture 325

 

+ نوشته شده در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ساعت 13:29 توسط سارا |

گذشت اون موقعی که قلب دختر پسرا وقتی یکی توش بود سر درش تابلو ورود ممنوع بود الان قلبشون طرح زوج و فرد شده و عوارضی هم میگیرن.........

 

+ نوشته شده در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ساعت 13:23 توسط سارا |

دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم می آید،می ماند،و به تنهاییم پایان میدهد آمد،رفت،و به زندگی ام پایان داد.......

 

لحظه های تنهایی - picture 315

+ نوشته شده در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ساعت 13:19 توسط سارا |

ﻫﺮﺯﮔﯽ ﻣﺨﺘﺺ ﺑﻪ ﺗﻦ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻧﯿﺲ... ﺭﺑﻄﯽ ﺑﻪ ﺟﻨﺴﯿﺖ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﺯﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﺴﯽ ﺳﻮﺀﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯽ ﻫﺮﺯﻩ ﺍﯼ ! ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺮﺯﻩ ﺍﯼ ! ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﮐﻨﯽ ﻫﺮﺯﻩ ﺍﯼ ! ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺭﻓﺎﻗﺘﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭘﻮﻝ ﺑﺎﺷﻪ ﻫﺮﺯﻩ ﺍﯼ ! ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺗﻦ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺑﮑﻨﯽ.. ﺻﺎﺣﺐ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺑﺪﻧﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﺯﮔﯽ ﻧﮑﻦ! ﭼﻮﻥ ﺍﺯﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭﺁﺑﺮﻭﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎﯾﺪﻣﺎﯾﻪ ﺑﺬﺍﺭﯼ...

 

لحظه های تنهایی - picture 317

+ نوشته شده در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ساعت 13:17 توسط سارا |

دلم مي خواهد برم يه گوشه بشينم پشتم رو بكنم به دنيا پاهايم رو بغل كنم وبلند بلند بگويم من ديگر بازي نمي كنم خسته ام.....

 

+ نوشته شده در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ساعت 13:13 توسط سارا |

بی وفایی کنی وفایت می کنند ، با وفا باشی خیانت می کنند ، مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست ، مهربان باشی رهایت می کنند.....

 

+ نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, ساعت 22:5 توسط سارا |

چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار خیانتش
همه وجودت له شده ….

 

+ نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, ساعت 21:57 توسط سارا |

نذار کم بشم ، نخوا گم بشم ، یا حرفو حدیثای مردم بشم

 

با احساس موندن به من جون بده ، نجاتم از این حال ویرون بده

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, ساعت 19:56 توسط سارا |

چه قانون نامردیه "
واسه شروع یه رابطه هر دو طرف باید بخوان
ولی واسه تموم شدنش همین که یه نفر بخواد کافیه
!

 

+ نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, ساعت 19:47 توسط سارا |

امروز معلم عشق گفت :
دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند !
مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند .
گفتم : من خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم ؟
لبخند تلخی زد و گفت :
شاید او هم به سوی خط دیگری شکسته باشد …....!!

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, ساعت 19:43 توسط سارا |

مناظره زنـدگی و مـرگ - www.taknaz.ir

 

قسم

به جان چشمانت !!

اینبار آنچنان رفتنی ام ...

که ، کاسه های آب را هم قسم دهی

نه آن روزها باز میگردند و نه من...!
+ نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, ساعت 19:35 توسط سارا |

ای که بی تو خودم تک و تنها می بینم
هرجا که پا میذارم تو رو اونجا می بینم
یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود
قصه غربت تو قد صد تا قصه بود
یاد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه
تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه های خیس مو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاست اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لبه قصه های خوب
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت
یک پنجره مرد
آسمون سنگی شده
خدا انگار خوابیده
انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده
یاد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه...

 

(داریوش)

 

baran-jodai-rezasori

+ نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, ساعت 19:10 توسط سارا |

چه زود سهم روزهای خوب

یادش بخیر  میشود.....

 

+ نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 18:49 توسط سارا |

سکوتم از رضایت نیست
دلم اهل شکایت نیست.....

 

+ نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 18:43 توسط سارا |

نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ، به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ، نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ، به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ، نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی ......

 

 

5 300x229 متن های عاشقانه آبان ۹۱

+ نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 16:43 توسط سارا |

اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاااد

                                     تا قیامت دله من گریه میخواد

 

+ نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 1:40 توسط سارا |